۱۳۹۲ مهر ۲, سه‌شنبه

قدرت محبت

اجازه دهيد تا محبّت محرك شما باشد
چگونه محبّت نمودن به وسيلة ايمان ما را بر مي‌انگيزد تا در بشارت انفرادي و اجراي حكم اعظم مسيح سهيم شويم؟
زماني كه شما به وسيلة ايمان خداوند را با تمامي دل و جان ، فكر و نيروي خود محبّت نماييد و همساية خود را مانند خودتان دوست بداريد در آن موقع است كه انسانها را همان گونه كه خداوند مي‌بيند، خواهيد ديد. براي خداوند تك تك انسانها با ارزش هستند تا حدي كه مسيح به خاطر آنها جانش را فدا نمود. 
در نتيجه ما به وسيلة همان محبت برانگيخته مي‌شويم كه پولس اسير آن گشته بود طوري كه مي‌نويسد: "و ما او را اعلان مي‌نماييم، در حالتي كه هر شخص را تنبيه مي‌كنيم و هر كس را به هر حكمت تعليم مي‌دهيم تا هر كس را كامل در مسيح عيسي حاضر سازيم" (كولسيان 1: 28).
محبّت از نوع محبّت الهي، باعث مي‌شود تا انجام حكم اعظم براي ما يك وظيفه و امتياز بزرگ محسوب گردد. وقتي كه غير مسيحيان مشاهده نمايند كه ايمانداران نه تنها با زبان به يكديگر مي‌گويند كه همديگر را دوست مي‌دارند، بلكه اين محبّت را عملاً نيز به اثبات مي‌رسانند، آنان نيز متعجب گشته و اظهار خواهند نمود: "ببينيد چگونه يكديگر را محبّت مي‌نمايند" و باعث خواهد شد تا آنان نيز مايل شوند تا مسيح را پذيرفته و منجيمان را پرستش نمايند.
چقدر هيجان‌انگيز است كه چنين نيروي خارق‌العاده و مسرت‌بخشي در اختيار ماست! و اينها همه از جانب منجي عزيز ما عيسي مسيح در اختيار ما قرار گرفته است. خداوند در كلام خود صريحاً به ما وعده داده است تا براي دستيابي به اين محبّت، لزومي ندارد تا حدس زده، اميدوار باشيم و يا آرزوي داشتن چنين محبتي را داشته باشيم. بلكه فقط كافي است تا به وسيلة ايمان، اين محبّت را هم اكنون از خداوند بخواهيم، چرا كه بر اساس دستور خداوند بايد محبّت نماييم و باز مطابق وعدة او، هر گاه بر طبق ارادة او دعا كنيم، به ما پاسخ خواهد داد.
شما نيز چنين دعا كنيد: "خداوندا، اگر در نظر نداشتي كه توانايي محبّت نمودن را به من بدهي هرگز اين دستور را نمي‌دادي كه بايد محبّت كنم. بنابر اين هم‌اكنون بر اساس اعتبار دستور تو كه بايد محبّت نمايم، و بنابر اعتبار وعده‌ات كه هر آنچه را طبق اراده‌ات سؤال نماييم ما را اجابت خواهي فرمود، شخصاً محبّت تو را خواستار هستم، همان محبتي كه در اول قرنتيان باب سيزدهم به آن اشاره شده است. خداوندا، اين محبّت را نسبت به تو و تمامي مردم و خودم خواستارم. آمين."
منبع: فیس بوک کلیسای بین المللی عمانوئیل

نازنین معبود




فقط توئی معبود، فقط توئی مولود، ای همه وجود، بر تو درود،
ای نازنین معبود
بر تو سرایم سرود، بی تو ندارم وجود، بر تو درود،
ای نازنین معبود
بر تو جلال و سرود، ای مهربان موعود، بی تو نخوانم سرود،
ای نازنین معبود
می‌سراید داوود، بر درگَهَت سجود، نیست جز تو وجود،
ای نازنین معبود

۱۳۹۲ شهریور ۳۱, یکشنبه

دعای ربانی



ای پدر ای ساکنِ ملک سما
بر جهان و جان ما شاه و خدا
باد نام تو مقدس بین ما
بهر هر درد و مرض لطف و شفا
پادشاهی تو آید در جهان
شاد سازد قلب و جان مؤمنان
قصد تو چونان که شد در آسمان
بر زمین باشد میان مردمان
نان کافی را عطا کن تا از آن
سیر گردانی نیاز جسم و جان
چون گذشتیم از خطای یکدگر
هر گناه ما ببخشا ای پدر
شر شیطان را ز قلبم دور کن
فکرم از هر آزمون محصور کن
تا ابد باشد به ذاتت، بی‌زوال
قدرت و هم پادشاهی و هم جلال
                                                         آمین


چهار گام بسوی تغییر


   کتاب مقدس به ما مي‌آموزد كه براي تغيير كردن هيچوقت دير نيست.
تغيير براي بهتر شدن را «تِشووا» مي‌گويند. لغت عبري تشووا كه معمولاً به توبه كردن ترجمه مي‌شود، در واقع به معني «برگشت» است؛ برگشت به خداوند، برگشت به وجود خالص و ناب خود.
چگونه مردم به متعالي شدن و پيشرفت كردن علاقه‌مند مي شوند؟
همه مردم داراي خطا و اشتباه هستند. خطاهايي كه هر يک بطريقي باعث رنج و عذاب آنها مي‌شود. اين رنجها باعث محدود شدن آزادي شخص مي‌شود، که اين دردناك است. از اين‌رو، افراد تمايل به تغيير كردن دارند. دوست دارند پيشرفت و ترقي كنند، تا دوباره آزاد باشند.
چگونه مي‌توان تغيير كرد و بسوي بالا رفته و تعالي يافت؟
چهار قدم تشووا و متعالي شدن اين ها هستند:
1. پشيماني - پشيماني از اشتباهاتي كه انجام داده‌ايم.
2. ترك كردن صفات منفي - ترك كردن افكار و اعمال خلاف، خطا، و گناه.
3. اقرار - اقرار به خطا، خلاف، و اشتباه گذشته.
4. جبران - جبران و رفع خطا، و ماندن در مسير راستي و درستي در آينده. يعني عزم و تصميم استوار داشتن كه ديگر در آينده خطا و گناهي واقع نشود.
حالا اجازه دهيد هر گام را بيشتر توضيح دهيم.

1- پشيماني
    پشيماني چيست؟ و چه فرقي با احساس گناه و تقصير دارد؟ما همه مي‌دانيم احساس تقصير و گناه چيست. يک احساس ناراحتي، نگراني، و اضطراب است. احساس تهوع‌آور و ناراحت كننده‌اي است كه وقتي ايجاد مي‌شود كه ما كار وحشتناك و يا خطايي انجام داده باشيم که معمولاً قابل جبران هم نيست.
ولي پشيماني چيست و چه فرقي دارد؟
اين يك مثال براي پشيماني است. فرض كنيد شخص سالخورده، عجيب و غريب، و از آشنايان دور، به شما مي‌گويد كه ساعت 5/2 بعدازظهر يكشنبه مثلاً براي خوردن قهوه مايل به ديدار شماست. در ساعت 2 بعدازظهر، شما مشغول ديدن يك برنامه تلويزيوني سرگرم كننده (مثلاً يک فيلم سينمايي) هستيد، و تصميم مي‌گيريد سر قرار نرويد. بعد شما مي‌فهميد كه اين شخص سالخورده در همان عصر با 10 نفر ديگر هم قرار گذاشته بوده است، و شما دهمين نفر بوديد. فقط 5 نفر از 10 نفر به سر قرار رفتند، و آن شخص پير، به هر كدام از افراد حاضر، مبلغ پنجاه هزار دلار پول داده است. حالا مي‌فهميد كه پشيماني چيست. احساس از دست دادن موقعيت عالي. وقتي مي‌فهميد 50000 دلار را بخاطر يك فيلم احمقانه از دست داده‌ايد، احساس پشيماني مي‌كنيد، نه احساس گناه. وقتي كه شما برعكس اراده خد-اوند رفتار مي‌كنيد، احساسي كه خواهيد داشت، پشيماني است. چه فرصت و موقعيت عالي كه از دست رفته است. شما قسمتي از ابديت را از دست داده‌ايد.

2- ترك صفات منفي
   شخص معتادي را تصور كنيد كه براي ترك اعتياد عازم است، و والدينش او را با چشمهاي اشكبار، ولي اميدوار بدرقه مي‌كنند. ولي نمي‌دانند كه در چمدان او به اندازه اي كوكائين است كه يك كرگدن را به عالم هپروت مي‌فرستد.
اين به خاطر آن نيست كه شخص معتاد نمي‌خواهد ترك كند، بلكه بخاطر آنست كه يك هم اتاقي دارد كه او را مدام به اعتياد و خلاف مي‌كشاند. آيا آن شخص مي‌تواند ترك كند بدون اينكه هم اتاقي‌اش را ترك كند؟ اين تقريباً غيرممكن است.ترك عادات منفي اينست كه سعي كنيد تمام منفي‌ها را پشت سر بگذاريد، از همگي آنها رها شويد، و محيط خود را از هر گونه وسوسه‌اي پاك كنيد. حتي از افكار منفي بايد دوري كرد، تا بتوان به سومين مرحله رسيد.

3- بيان شفاهي و اقرار به گناه
اقرار و گفتن خطا چه اهميتي دارد؟
بيان کردن و بر زبان آوردن يك فكر، باعث واقعيت بخشيدن به موضوع مي شود. بيان يك فكر، باعث واقعيت بخشيدن موضوع شده و ايده را به سطح جديدي از واقعيت، هوشياري و آگاهي و درك وارد مي کند. بيان و اقرار به خطا و اشتباه، باعث مي‌شود شخص بهتر به اشتباه خود پي برده و آگاه شود.
بنابراين بيان و اقرار، باعث پشيماني بيشتر، و تقويت ثبات در عدم انجام دوباره خطا مي‌شود. اين اعتراف، پيش كسي جز خد-اوند نبايد انجام شود. حتي راوی و مرجع ديني هم لازم نيست از گناه شما باخبر شود. اين مسئله فقط بين شما و خالق شماست.
ودر آخر
4- ثبات و اراده و تصميم براي آينده و جبران خطا
   يك تصميم درست و محكم بگيريد كه هرگز به طرف گناه نمي‌رويد، و هرگز آن را تكرار نمي‌كنيد. هر قدمي كه از گناه دور مي‌شويد، گويي چند برابر به رستگاري و پرهيزگاري نزديكتر شده ايد.
شما در راهي هستيد كه مي‌توانيد عادات منفي را پشت سرگذاشته، و از خود، يك شخصيت جديد، البته خيلي بهتر، كاملتر، و خوشبخت‌تر بسازيد. 



۱۳۹۲ شهریور ۲۷, چهارشنبه

زن زنا کار



انجیل یوحنا فصل هشتم
۱- عیسی به کـوه “زیتون “ بازگشت . 
۲- ولی روز بعد، صبح زود، باز به خانه خدا رفت . مردم نیز دور او جمع شدند. عیسی نشست و مشغول تعلیم ایشان شد. 
۳- در همین وقت ، سران قوم و فریسیان زنی را که در حال زنا گرفته بودند، کشان کشان به مقابل جمعیت آوردند 
۴- و به عیسی گفتند: “استاد، ما این زن را به هنگام عمل زنا گرفته ایم . 
۵- او مطابق قانون موسی باید کشته شود. ولی نظر شما چیست ؟” 
۶- آنان می خواستند عیسی چیزی بگوید تا او را به دام بیندازند و محکوم کنند. ولی عیسی سر را پایین انداخت و با انگشت بر روی زمین چیزهایی می نوشت . 
۷- سران قوم با اصرار می خواستند که او جواب دهد. پس عیسی سر خود را بلند کرد و به ایشان فرمود: “اگر می خواهید او را سنگسار کنید، باید سنگ اول را کسی به او بزند که خود تابحال گناهی نکرده است .”
۸- سپس ، دوباره سر را پایین انداخت و به نوشتن بر روی زمین ادامه داد. 
۹- سران قوم ، از پیر گرفته تا جوان ، یک یک بیرون رفتند تا اینکه درمقابل جمعیت فقط عیسی ماند و آن زن . 
۱۰- آنگاه عیسی بار دیگر سر را بلند کرد و به زن گفت : “آنانی که تو را گرفته بودند کجا رفتند؟ حتی یک نفر هم نماند که تو را محکوم کند؟” 
۱۱- زن گفت : “نه آقا!” عیسی فرمود: “من نیز تو را محکوم نمی کنم . برو و دیگر گناه نکن .”

اشتیاق مسیح در قلب ما



  کارهای سخت را مسیح بر روی صلیب برای ما انجام داده است و حالا نوبت ماست که کارهای آسان و ساده تر را تجربه کنیم با این اشتیاق که مسیح، بر درب قلب ما ایستاده و برای ما هدیه نیکویی که همان نجات و آزادی است را به ارمغان آورده است. 
بیایید اجازه دهیم تا روح خداوند در ما داخل شود و در ما کار کند .

۱۳۹۲ مرداد ۲۳, چهارشنبه

توبه و ايمان

توبه و ايمان دو موضوع مهم هستند كه لازم و ملزوم يكديگر هستند. تا ايمان نباشد توبه معني نخواهد داشت و اگر توبه باشد و ايمان نباشد توبه عملي تهي و خالي از بركات آسماني بوده و بصورتي خشك و تعصبي خواهد بود. بنابراين شرط لازم وجود ايماني است كه به توبه منجر شود.توبه با ايمان راه ورود به پادشاهي خدا مي باشد.
توبه چيست؟
توبه معاني مختلفي دارد آنچه مسلم است توبه وصله تغيير مسير زندگي ميباشدكه آن حاصل از ايمان است.
توبه شامل برگشتن از گناه خود و تغيير هدف و مقصد بسوي ملكوت خداوند است.
عمل توبه احساسات ما را دگرگون مي كند . شخصيكه توبه مي كند. بخاطر گناهان خود آه و ناله كرده و ميخواهد آزاد شود. او نسبت به گناه و خويش احساس تنفر و انزجار شديد مي نمايد و از وضعيت گناه آلود خود راضي نيست . او غمگين است و احساس پشيماني داشته و طالب بخشش از خدااست.
اشعياء 12:22 ايوب 42: 5 و 6 يوئيل 2: 12و 13